در آستانه ماه ضیافت الهی ماه مبارک رمضان بر آن شدیم تا در باره ارتباط این ماه با مهدی موعود علیه السلام مصاحبه ای انجام دهیم به همین منظور خدمت حجت الاسلام و المسلمین دکتر سلیمیان عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و نویسنده کتاب های مهدوی رسیدیم. با عرض تبریک و تهنیت بفرمایید آیا بین این ماه مبارک با حضرت مهدی علیه السلام ارتباط روشنی وجود دارد؟
بله! بنده هم حلول این ماه عزیز را به شما و همه مخاطبین عزیز شادباش عرض می کنم. به نکته بسیار خوبی اشاره فرمودید. که گاهی بدان توجه نمی شود. آری همه روزها و ماه ها ارتباط استواری با مهدی موعود دارد اما این ماه نمودهای روشن تری در این ارتباط دارد که دو نمونه روشن آن عرضه اعمال در شب قدر بر آن حضرت و توجه دادن مردم به جهانی بودن حکومت آن حضرت است. در باره نمونه نخست در تفسیر سوره انا انزلنا سخن فراوانی گفته شده است.
درست. اما فرمودید ارتباط با جهانی بودن حکومت مهدوی این کجا پرداخته شده است؟
حتما شما و همه خوانندگان عزیز این دعای هر روز ماه مبارک رمضان را در نظر دارید که در برابر خداوند عرض می کنیم:
اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدِینٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَرِیبٍ اللَّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أَسِیرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ تا آخر.
این دعا به راستی و کمال، تحقق نمی یابد مگر در عصر ظهور و حکومت جهانی حضرت حجت علیه السلام و در واقع حقیقت این دعا چیزی نیست مگر دعا برای فرج حضرت مهدی علیه السلام.
در روایات است که وقتی امام مهدی ظهور کرد بر اهل قبرها یک شادی وصف ناپذیری وارد می شود. همه نیازمندان بی نیاز خواهند شد همه گرسنگان سیر خواهند شد همه گرفتاری انسانها بر طرف می شود و در یک سخن همه تباهی های زندگی انسانها اصلاح خواهد شد.
حال که سخن به اینجا رسید مناسب است در باره جهانی بودن حکومت حضرت نیز سخنی گفته شود بفرمایید از کی و چگونه آرزوی یک حاکمیت واحد جهانی در بین انسان ها بروز پیدا کرد و اسلام آن را چگونه مطرح کرده است؟
اندیشة زندگی در یک نظام فراگیر جهانی آرمانی است که ریشه در ندای فطری و درونی انسانها دارد و از دیرباز ذهن بشر را به خود درگیر کرده است. نزدیک به همة مکتبهای پرآوازهای که در درازای تاریخ پدید آمدهاند ـ چه الهی و چه غیر الهی به نسبت ـ به برپایی یک حکومت یگانة جهانی توجه و باور داشتهاند. اسلام نیز در پاسخ به این نیاز درونی و همگانی در رسیدن جامعة بشری به بهترین روش ساماندهی زندگی برای رشد و تکامل، یگانه راه را در برپایی یک حکومت جهانی بر پایة آموزههای اسلام دانسته است.
بیگمان در پرتو این حکومت واحد جهانی که به دست مهدی موعود علیه السلام پدید خواهد آمد انسانهای کرة خاکی روزگاری را سپری خواهند کرد با ویژگیهایی که هرگز پیش از آن مانند آن را نگذراندهاند. این دوران ویژگیهایی دارد که پاسخی به آرزوی همة پیامبران و شایستگان طول تاریخ است.
گستره این حکومت واحد جهانی چه عرصه هایی را در بر می گیرد؟
البته جهانی بودن حکومت حضرت مهدی علیه السلام فقط به این معنا نیست که گسترة حکومت آن حضرت همة کرة زمین را در بر میگیرد و از برخی روایات به دست میآید، آن موعود نجاتبخش، در دوران خود بر همة هستی پیشوایی خواهد کرد به گونهای که بر پایة برخی روایات همة اهل آسمانها و زمین از حکومت او خشنود خواهند شد. که البته اهل آسمانها میتواند اشاره کنایهای به خداوند، ارواح انبیا، فرشتگان و یا انسانهایی باشد که در آن زمان در کرات دیگر زندگی میکنند.
به طور مشخص بفرمایید در این نگاه شیعه جهانی سازی مهدوی را چگونه ترسیم می کند؟
شیعه در این دیدگاه بر این باور است که با «برپایی حکومت جهانی»، اسلام به عنوان یگانه دین حق و کامل و دارای شریعت فراگیر، پذیرفتة همگان خواهد شد. در آن زمان ستمگران و زورگویان از بلندای قدرت به زیر کشیده میشوند. پس از آن حکومت جهانی اسلام با پیشوایی و رهبری امام معصوم و دادگر برپا شده و عدالت بر پایة یکتاپرستی و اخلاق در گسترهای جهانی اجرا میگردد.
افزون بر آیات و رویات توجه به این نکته نیز جهانیبودن حکومت حضرت مهدی علیه السلام را روشن میکند و آن اینکه در آموزههای اسلامی بهویژه سخنان پیشوایان معصوم علیهم اسلام از ویژگیها اختیارات و کارهایی یاد شده است که آنها جز با برپایی حکومت واحد جهانی پدید نخواهند آمد؛ مانند اینکه گفته شده است: حضرت مهدی علیه السلام ستم و جور را برای همیشه برمیاندازد و عدالت و دین حق را در گسترة جهان گسترش میدهد. امام باقر علیه السلام در این باره فرمود:
قائم ما، با درانداختن بیم و هراس در دل ستمگران یاری میشود، با پشتیبانی و حمایت از سوی خداوند تأیید میشود. زمین برای او هموار و راهوار میشود، گنجها برای او آشکار و نمایان میشود. حکومت او خاور و باختر زمین را فرا میگیرد. خداوند به دست او دین خود را بر همة دینها چیرگی میبخشد؛ هر چند مشرکان را ناخوشایند باشد. [در عصر ظهور] در زمین خرابی و هیچ ویرانیای نمیماند، مگر آنکه آباد میشود. عیسی بن مریم علیهما السلام فرود آید و پشت سر او نماز گزارد.
بر این پایه، حکومت جهانی واحد از دیرباز به عنوان یکی از باورهای مسلّم شیعی و یکی از نیازهای بشر مطرح بوده است. اکنون نیز شیعیان امامی در انتظار روزی هستند که چنین حکومتی، با ظهور منجی موعود برپا شود و تاریخ بشر در مسیر حق قرار گیرد و بشریت از برکات آن بهرهمند شوند.
حال که سخن به اینجا رسید بفرمایید آیا بین این دیدگاه و جهانی سازی امروزی که غرب دنبال می کند می توان نسبتی برقرار کرد؟
امروزه برخی به این نتیجه رسیدهاند که خوشبختی و زندگی دور از هر نگرانی، فقط در صورتی است که همه چیز جهانی باشد و با یک حکومت واحد جهانی اداره شود از این رو همة تلاش و کوشش خود را بر این گذاشتهاند که همه چیز را جهانی سازند: اقتصاد جهانی؛ تجارت جهانی؛ فرهنگ جهانی؛ سیاست جهانی؛ دهکده جهانی.
آنها یگانه نسخه برای درمان دردهای بشریت را تندادن به این جهانیشدن میدانند و بر این پندارند این جهانیشدن، امری ناگزیر و شدنی و یا در حال شدن است پس باید همه خود را با آن هماهنگ کنند. این پدیده، روندی از دگرگونی را به نمایش میگذارد که از مرزهای سیاست و اقتصاد فراتر میرود و دانش، فرهنگ و شیوة زندگی را نیز در بر میگیرد.
بنابراین یگانه نسبت جهانیشدن غربی با جهانی سازی مهدوی در گسترة جغرافیایی آن است که در هر دو قلمرو این جهانی شده سراسر کرة زمین دانسته شده است. وگرنه در مباحثی چون قانون، رهبر و مردم شباهتی به یکدیگر ندارند.
حکومت واحد جهانی امام مهدی علیه السلام به راستی، پاسخی است به نیاز بایستة بشر برای زیست در حکومتی دادگرانه. شیعیان، برپایة آیات قرآن و سخنان بزرگان دین بر این باورند که آیندة روشنی برای زندگی انسان در حال شکلگیری است. اینان پیش بینی میکنند در آیندهای نهچندان دور به این آرمان بزرگ دست خواهند یافت و این حقیقت را در امید به زندگی بهتر و در چارچوب انتظار فرج هر روز مشق میکنند.
لطفا بفرمایید از نگاه آموزه های اسلامی هدف از این برپایی چیست؟
با درنگ در آموزههای اسلام، روشن میشود که هدف دین زیر یک پرچمآوردن ملّتها و برداشتن دیوار خودبزرگبینی و تفاوتهای خودساخته و برپایی یگانگی، همکاری و پیوندی است که ریشه و پایه آن، کلمة توحید و ایمان و عقیده به آن است.
آموزههای اسلامی در پیِ آنند تا همة اختلافها و جداییها را که به نامهای گوناگون پدید آمده، با باور یگانهپرستانه از میان ببرد. اختلافات نژادی، طبقاتی، ملّی، وطنی، جغرافیایی، مسلکی، حزبی، زبانی، همه باید از میان برود و سبب امتیاز و افتخار نباشد، حتّی باید اختلافاتدینی هم، کنار گذاشته شود و همه باید تسلیم فرمان خدا باشند که فرمود: قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً...؛ بگو: «ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم.
اسلام، برای بشر، رسیدن به چنین روزی را پیشبینی کرده و تا اندازهای مقدّمات آن را نیز فراهم ساخته و عملی شدن آن را موکول به آماده شدن همة زمینهها است.
در پایان بفرمایید آیا اساسا می شود این دو ادعا را با هم مقایسه کرد اگر می شود شباهت ها و تفاوت ها چیست؟
البته هرگز نمیتوان حکومت واحد جهانی حضرت مهدی علیه السلام را با جهانیشدن غربی مقایسه کرد؛ هر چند اگر جهانیشدن به صورت طبیعیخود بهپیش برود، میتواند زمینهساز آن حکومت جهانی موعود باشد، ولی همین که صاحبنظران دنیا، در اصل برپایی حکومت واحد جهانی، با اسلام و مکتب شیعه همنوا شدهاند، خود، امری ارزشمند است؛ زیرا، تا دیروز، برپاییحکومت واحد جهانی زیر نگاه امام معصوم، برای دنیا پذیرفتنی نبود و آنرا چیز شگفتآور و باورنکردنی میپنداشتند، ولی امروزه، خود، آن را امری گریزناپذیر میدانند. بنابراین، جهان، رفته رفته، خود را برای پذیرشحکومت واحد جهانی آماده میسازد، زمینة فکری بشر برای اجرای این طرح آماده میشود. اگر تا دیروز، حکومت واحد جهانی، فقط یک باور اسلامی شیعی بود، امروز، آنان هستند که انسانها را به پذیرش و اجرای این طرح که امری بایسته و حیاتیاست، فرامیخوانند.
به هر حال، جهانیشدن فقط در همین اندازه از انطباق کلّی با حکومت واحد جهانی حضرت مهدی علیه السلام است و گر نه کسی نمیتواند جهانیشدن را هماهنگ با حکومت حضرت مهدی علیه السلام بداند. حکومتی را که اسلام نوید داده است، دارای ویژگیهایی است که بهطور اساسی در فکر محدود بشر نمیگنجد تا طرح آن را بدهد. بر فرض که حکومت پیشنهادی بشر، روزی در دنیا پیاده شود، به یقین، همانند سایر سازمانهای بین المللی، وسیلهای برای چیرگی توانمندان بر ناتوانها و گسترش ستم مدرن در زمین، و سرانجام، سبب زحمت و گرفتن آزادی و آسایش مردم خواهد بود؛ و بر این پایه، ایمان به خداوند و باور به روز رستاخیز و اعتقاد راستین افراد به حقوق و آزادیهای دیگران، پدید نمیآید.
بنابراین، چنین حکومتی، نه پدید میآید و نه بر فرض پدیدآمدن، ضمانت اجرایی خواهد داشت و نه شهوات و غرائز آدمی را که انگیزش او در جنگ و آشوب است، مهار میکند و نه میتواند یک برادری ایمانی و انسانی در عالم پدید میآورد. ولی حکومت واحد جهانی که در اسلام نوید داداه شده است، هم ضامن اجرایی دارد و هم عقیده و ایمان از آن پشتیبانی میکند و هم مردم را برادر میسازد و هم غرائز و امیال را راهنمایی میکند.
در پایان، بهبرخی از ویژگیها و برجستگیهای حکومت مهدوی بر جهانیسازی غربی، اشاره میکنیم:
نخست اینکه در حکومت جهانیحضرت مهدی علیه السلام دین اسلام، یگانه دین حاکم بر جهان خواهد بود، چنان که دین و سیاست نیز از هم تفکیکناپذیرند و بلکه سیاست و حکومت؛ در خدمت دین و اهداف ارزشمند آن است، در صورتی که در وضعیت جهانیشدن غربی، دین، و بهویژه اسلام، جایگاه روشنی نخواهد داشت. و بلکه آموزههای دینی چندان نقشی نخواهند داشت.
دوم اینکه حکومت واحد جهانی اسلامی، به رهبری شایستهترین و وارستهترین انسان آن دوران برپا میشود و یاران او نیز در شمار بهترین انسانهای زمان خود هستند در حالی که در حکومت واحد جهانی پیشنهادی، بیشتر رهبران از پستترین انسانها هستند. نیازی نیست اشاره کنیم که امروزه شعار بسیاری از کاندیداهای انتخاباتی در غرب حمایت از همجنسبازان و یا حمایت از رژیم غاصب صهیونیستی است.
سوم اینکه حکومت جهانی امام مهدی علیه السّلام در پی پایةگذاری یک جامعة اخلاقی، امنیت را به عنوان یک نیاز اساسی برای همة جهانیان به ارمغان خواهد آورد، در حالی که جهانیسازی غربی، سبب بحرانهای گوناگون و ناامنیهای فراوان خواهد شد، البته گروه اندکی که همانا صاحبان ثروت و قدرت هستند ممکن است در یک امنیت ظاهری به سر برند.
چهارم گسترش فراگیر و همگانی دانش، از ویژگیهای ارزندة حکومت جهانی امام مهدی علیه السّلام است. که اختصاص به طبقه و گروه خاصی ندارد و همگان از فرصتهای برابر بهرهمند میشودند در حالی که در مدل جهانیسازی غربی دانش پیشرفته، در انحصار کشورهای ویژهای است و این کشورهای از دادن آن به کشورهای دیگر جلوگیری میکنند.
پنجم اینکه در حکومت واحد جهانیحضرت مهدی علیه السّلام، رهبر به گزینش خداوند و گزارش پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله، نصب شده است و مردم در مرحلة پذیرش نقش دارند. در حالی که در جهانیشدن، مشروعیّت ظاهری حکومت جهانی، از ناحیة مردم است، آنهم با هزاران فریبکاری که در گرفتن آرای مردم بهکار میرود.
ششم اینکه محور برنامه و قانون در حکومت واحد جهانیحضرت مهدی علیه السّلام خردورزی است؛ که در آن دوران نوید داده شده، خرد همة انسانها به کمال خواهد رسید، در حالیکه حکومت بر پایة جهانیشدن، بر مبنای هواهای نفسانی و گرایشهای حیوانی پدیدار میشود.
و سرانجام اینکه حکومت واحد جهانیحضرت مهدی علیه السّلام بر اساس عدل و قسط اداره میشود، و جایی از زمین نیست که در آن عدل گسترده نشود. و حال آنکه حاکمان در حکومتهای عصر جهانیشدن، خود، از ستمگراناند و چنان در زمین رفتار میکنند که گویا دشمن عدلاند و بهطور بنیادین این که پیش از آمدن حضرت مهدی علیه السّلام جهان پر از ظلم و ستم میشود، در همان عصر جهانیشدن است که ظلم فراگیر در زمین تحقّق پیدا میکند.
در پایان از شما به خاطر شرکت در این مصاحبه طولانی و خوانندگان محترم سپاسگزاری می کنم.
بنده هم متشکرم.